بدون عنوان
عزیز دلم امروز اولین جمعه ماه محرم بود ...و همایش شیرخوارگان حسینی بود ..که ما خیلی دلمون میخواست تو هم اونجا باشی ....تا تو هم عزادار حسینی باشی..بخاطر همین لباس حضرت علی اصغر برات تهیه کردیم و صبح ساعت 9 من و بابا و دایی بردیمت مصلی ... کمی توی جمع نشستیم و اومدیم بیرون...اخه خیلی شلوغ و گرم بود ...ترسیدم بیشتر تو بمونم اذیت بشی...ایشالله خداقبول کنه عزیزم.... حضرت علی اصغر و امام زمان پشت و پناهت باشه ..... نازدونه مامان من پارسال وقتی تو شکمم بودی برای سلامتی نذر کردم محرم برات اش بپزم ... که مامان جون زحمت کشید درست کردو پخش کردیم...میخوام برای سلامتی دختر نازدونه هر سال نذرمو ادا کنم ..... ...
نویسنده :
معصومه
17:47